فدک؛ فریادی فراتر از میراث

  1. Home
  2. »
  3. حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
  4. »
  5. فدک؛ فریادی فراتر از میراث

“کنون خلافت را همچون اشترى مهار کرده و جهاز بر نهاده، در اختیار گیر! اما روز حشر بی گمان فرا خواهد رسید. و بدان که دادگرترین حاکم، خداوند و دادخواهترین مدعّى، محمّد و بهترین میعادگاه قیامت است و در آن روز، تباهکاران به زیان در خواهند ماند.”

فرازی از خطبه ى فدکیه حضرت زهرا(علیها السلام)

آخرین روزهای زندگانی فاطمه زهرا (علیها السلام)، با غصب خلافت و تحریف پیام پیامبر پیوند می‌خورد. در روزهایی که حکومت، تلاش بر به انزوا کشیدن علی (علیه السلام) دارد، فدک اهمیتی دو چندان می‌یابد. فدک[1] ، سرزمینى است که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) آنرا به فاطمه (علیها السلام) هدیه فرمود. لیکن پس از وفات رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، دستگاه خلافت آن را مصادره کرد. در مقابل، حضرت زهرا (علیها السلام)براى مطالبه حق خود اقدام نمود و ادعاى مالکیت آن را مطرح کرد؛ ولى حکومت، ادعاى آن حضرت را نپذیرفت.اما شاید هدف اصلی فاطمه (علیها السلام)و تلاش خستگی ناپذیر وی در آن ایام در پس پرده بحث ها پنهان مانده باشد.قطعا بازگشت به سخنان فاطمه (علیها السلام) در آخرین روزهای حیات، روشنگر راز اعتراض اوست.

بررسی خطبه حضرت زهرا (علیها السلام)،که در مسجد نبوى، رویاروى خلیفه و در حضور جمعیت انبوهى از مهاجر و انصار ایراد شد، زوایای مهمی از این مطالبه را روشن می‌سازد. در این خطبه، که به “خطبه فدکیه” مشهور شد، بیشتر سخن، در مدح على(علیه السلام) و ستایش موضع گیرى هاى اسلامى و جاودانه ى او و اثبات حق اهل بیت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌باشد؛ آن جا که مى گوید: “آنها وسیله ى رسیدن انسان‌ها به خداوند و خاصان و پاکان اویند و گواهان غیب الهى و میراث بران خلافت و حکومت پیامبرانند.”

از سوی دیگر، این خطبه سرزنش و نکوهش مسلمانانی را که تعالیم پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)را به فراموشی سپرده اند، در بر دارد: “آنان به نگون بختى درافتاده اند و ناشایستى را به خطا و بى تدبیر برگزیده و به آئین گذشتگان خود، بازپس گشته اند و به قصد آب، به آبشخور دیگران دست یازیده اند و امر مهم خلافت را به نااهل آن سپرده و با این کارها، به فتنه ى عظیمى فروافتادند.” سپس صدیقه طاهره (علیها السلام) به انگیزه هاى شومى که عده‌ای از مسلمانان را به ترک قرآن وامى دارد، توجّه مى دهد و بالاخره مخالفت آشکار آنان را نسبت به حکم و فرمان الهى در باب خلافت و امامت، بیان مى دارد.

به خوبی مشخص است، این جملات بیشتر از آنکه به مطالبه زمین فدک بپردازد، به نقد سیاست حاکم مربوط می‌شود. دغدغه اصلی فاطمه(علیها السلام) میراث نیست، بلکه جدایی اسلام از کفروایمان از نفاق است.هدف والاى فاطمه (علیها السلام)،که قدرت طلبان به خوبى آن را مى شناختند، اثبات میراث و مال پدرى نبود، بلکه وى همت در محو آثار انحراف پس از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) بسته بود. اما رسیدن به این هدف، نه با ارائه مدارک در خصوص مالکیت فدک، بلکه به این وسیله ممکن بود که وى از گمراهى و خطاکارى مردم، شواهد زنده اى ارائه دهد و این دلایل را در پیشگاه تمامى امت اقامه نماید. نقش فاطمه (علیها السلام) این بود که اموالى را که حکومت از او گرفته بود، مطالبه کند و آن را مقدمه اى براى مناقشه در مساله اى اساسى، یعنى خلافت، قرار دهد.

از این روست که سالها بعد وقتی که هارون الرشید، خلیفه عباسی، از امام موسی بن جعفر (علیه السلام)میخواهد که آن حضرت مرزهای فدک را مشخص کند تا به ظاهر، فدک را به فرزندان حضرت زهرا (علیها السلام) باز گرداند، امام (علیه السلام)در بیان مرزهای چهار گانه فدک، مرزهای کل سرزمین اسلامی را معرفی می‌کند. [2]در حقیقت جواب امام هفتم (علیه السلام)پرده از چهره باطنی قیام حضرت فاطمه زهرا(علیها السلام)، که همانا اعتراض بر غصب خلافت است، بر می‌دارد و بدین سان مرزهای سیاسی فدک از مرزهای طبیعی و جغرافیایی آن جدا می‌شود.

بنابر این، فدک سمبلى از معنایى عظیم است که هرگز در چهارچوب آن قطعه زمین تصاحب شده حجاز نمى گنجد. این موضوع مهم، معناى پنهان فدک است که نزاع مربوط به آن را، از قالب مخاصمه اى سطحى و محدود، به جانب قیامی وسیع و پردامنه سوق مى دهد. آری، منازعه ى فدک قیامى علیه اساس حکومت است و فریاد آسمان گیرى است که فاطمه (علیها السلام) خواست به وسیله ى آن سنگ کجى را که حکومت پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بر آن بنا شد، در هم فروشکند.

(برگرفته از “فدک در تاریخ”، تألیف:”آیت الله شهید سید محمد باقر صدر”، ترجمه محمود عابدی، (با اندکی تصرف و اضافات))

برچسب خورده: پیامبر اکرم_حضرت فاطمه زهرا_خطبه ى فدکیه_زندگانی فاطمه زهرافدک؛_فریادی فراتر از میراث کفروایمان

 

پاورقی ها:

[1] فدک قریه اى در حجاز است که فاصله ى آن تا مدینه دو یا سه روز راه بود. این قریه از آغاز تاریخ خود، سرزمینى یهودى نشین بود که طایفه اى از یهود، در آن زندگى مى کردند. این وضع سالها ادامه داشت تا با قدرت یافتن اسلام، در سال هفتم هجرى، یهودیان به وسیله واگذاری نیمه فدک و به روایتى تمامى آن، با رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مصالحه کردند. چون بر طبق قرآن کریم فدک به نیروى نظامى و قواى قهریه فتح نشده بود، به مالکیت خاص رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) درآمد. آن حضرت نیز، پس از مدتى بر طبق دستور خداوند آن را به فرزند عزیز خود، زهرا (علیها السلام)واگذار کرد. فدک تا روز رحلت نبى اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در اختیار فاطمه (علیها السلام) بود. پس از درگذشت بنیانگذار اسلام، خلیفه ى اول- بنا به تعبیر صواعق المحرقه- آنرا از زهرا (علیها السلام) بازگرفت.

[2] بحار الانوار، جلد 48، صفحه 144، حدیث 20 (به نقل از کتاب مناقب)