« عشق یعنی حسین … »

« عشق یعنی حسین … »

. . . بنگر یقین حسین را ، که حقیقت آن دوری قلب او از دنیاست و این صفت در او آشکار است . هنگامی که از مدینه بیرون آمد و به زمین کربلا رسید ، برای برادرش محمد حنفیه و سایر خاندانش از بنی هاشم ، نامه ای نوشت با این مفهوم : ” این نوشته ایست از حسین بن علی به سوی برادرش محمد بن علی و کسانی از بنی هاشم که نزد اویند ، اما بعد پس گویا دنیا هیچ نبوده و آخرت همیشه بوده است [note]1- کامل الزیارات ، باب 24 ، حدیث 16[/note] . آیا این ، چیزی جز دل بریدن از دنیا و دل بستن به آخرت است ؟

لذا امام سجاد (علیه السلام) می فرماید که هرچه کار بر حسین شدید تر می شد ، رخساره اش می درخشید و اطمینانش بیشتر می‌گشت ، تا اینکه بعضی از دشمنان به بعضی دیگر گفتند : ” حسین را ببینید که چگونه از مرگ باک ندارد ” [note]2-ارشاد شیخ مفید ، جلد 2 ، صفحه 96[/note] . . .

ببین دعا وتلاوت قرآن حسین را ، چنانکه برای آن ، شب عاشورا از دشمن مهلت گرفت و در آن شب به خاطر تلاوت و مناجات و عبادتش ، 30 نفر از لشگر دشمن هدایت یافتند و به جانب آن حضرت شتافتند و فیض شهادت بردند . از آن هنگام که حسین مقابل دشمنان ایستاد تا وقتی که سر مبارکش را بر نیزه کردند ، پیوسته به تلاوت قرآن و ذکر خدا مشغول بود ، حتی در آن هنگام که کامش از شدت تشنگی خشکیده بود . این حسین است که صبح عاشورا اینگونه با خدایش مناجات می کند : “خدایا ، تو در هر غم و اندوهی پناهگاه من و در هر پیشامد ناگواری مایه امید من هستی . هر حادثه تلخی پیش آید ، تو سلاح و پناه منی . چه اندوه های کمر شکنی بر من فرود آمده که ( در آنها) دلها ناتوان و راه چاره مسدود می شود و دوستان دوری می جویند و دشمنان زبان به شماتت می گشایند ، در چنین مواقعی شکایت به تو آوردم و تو این غم ها را بر طرف ساختی . . . ” [note]3-معانی الأخبار ، صفحه 288[/note]

و نگاه کن صبر حسین را ، بر خاک گرم کربلا افتاده ، تمام اعضایش از صدمه تیره و نیزه و شمشیر مجروح  و پاره پاره ، سرش شکافته ، پیشانیش شکسته ، سینه اش از تیر سوراخ سوراخ ، تیری زیر گلویش را خسته ، تیر دیگر پهلویش را شکافته ، زبانش از خشکی به کام چسبیده ، جگرش از تشنگی تفتیده ، لبهایش از عطش خشک شده ، قلبش از برای اصحاب کشته شده اش و خانواده بدون کس و یاورش به درد آمده ، دستش از ضربت دشمن قطع گشته ، نیزه به پهلویش جای گرفته ، سر و رویش از خون گلگون شده ، صدای استغاثه خانواده و کودکانش از یکطرف و شماتت و ملامت دشمنان از طرف دیگر و کشته های اصحابش هم از سوئی دیگر ، با وجود همه اینها آهی نکشید و قطره اشکی از روی مذلت نریخت و همی می گفت :‌ ” صبرا علی قضائک ، لا معبود سواک ، یا غیاث المستغیثین ” ، “( ای پروردگار من ) ، بر قضای تو شکیبایم ، معبودی جز تو نیست ، ای پناه پناه‌ جویان ” [note]4-ینابیع الموده ، جلد 3 ، صفحه 82[/note] . . .

اینست که در زیارت امام حسین ( علیه السلام) می خوانیم : ” به راستی که فرشتگان آسمان از شکیبائی تو به شگفت آمدند “[note]5-بحار الأنوار ، جلد 98 ، صفحه 322[/note]

سلام بر حسین مظلوم ، سلام بر حسین شهید . . .

« برگرفته از کتاب ” خصائص الحسینیه” ، تألیف مرحوم آیت الله شیخ جعفر شوشتری (ره) »

…………………………………….

پاورقی ها :

مطالب مرتبط:
جستجو کنید...
مقالات اخیر
همیاری خیرخواهانه شما
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاه شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *