” آقای ادب و قدردانی”
رسم قدرشناسی و قدردانی رسم حسینی است. این فضیلت اوست كه خوبان را بنـوازد، خـوبیهـا را بسـتاید و عمل عاشقانه وصادقانه را ارج بگذارد. در میدانی كه عطش، جرعه جرعه رمـقهـا را نوشـیده، این حسین (علیه السلام) است كه با
رسم قدرشناسی و قدردانی رسم حسینی است. این فضیلت اوست كه خوبان را بنـوازد، خـوبیهـا را بسـتاید و عمل عاشقانه وصادقانه را ارج بگذارد. در میدانی كه عطش، جرعه جرعه رمـقهـا را نوشـیده، این حسین (علیه السلام) است كه با
امام حسين (علیه السلام) می فرمایند: “… من از سر شادى و سرمستى و تباهكارى و ستمگرى قيام نكردم، بلكه براى اصلاح در امت جدم به پا خاستم[1]…” پس از رحلت پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و
“جابر بن عبدالله انصاری[1]”،صحابه ای والا مقام در میان اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و عاشقی دلداده، در میان خیل عشاق أباعبدالله الحسین (علیه السلام) است. وی اگرچه به دلیل نابینایی و کهولت سن نتوانست در واقعه کربلا حضور
“ابن ابی الحدید”[1] مهمترین اثر وی شرح نهج البلاغه است و آثار دیگری نیز در کلام، منطق، تاریخ و … دارد. از عالمان اهل سنت در وصف امام حسین (علیه السلام) این گونه میگوید: “سرور و سالار کسانی که زیر
زیارت ناحیه مقدسه، یکى از زیارتهای مشهور امام حسین (علیه السلام) است که منسوب به امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) میباشد و آموزه هایى از عشق، معرفت، سوز و توسل را در بر دارد. این زیارت، تصویرگر ماجرای
اربعین امام حسین (علیه السلام) از راه میرسد و سببی میشود تا بسیاری از مردم متحیرانه، نگاه تعجب به این حماسه بدوزند. براستی چرا حماسه امام حسین (علیه السلام) از پس سالیان متمادی هم چنان پرفروغ و گیرا، تکرار شده و گرامی داشته میشود؟
در روز تاسوعا، محاصرۀ سپاه شام بر امام حسین (علیه السلام) و اصحابش به نهایت خود رسید و آنان به قصد جنگ آماده شدند. عباس (علیه السلام) از سر و صدای فراوانی که از سپاه شام برخواسته بود، متوجه موضوع
خنده و گریه، شادى و غم، شکست و پیروزى و یک قدم بالاتر، زندگى و مرگ، قابل تفسیر نخواهد بود؛ مگر این که بدانیم که این مفاهیم از کجا سرچشمه مى گیرد و منشا هر یک چیست. خنده هایى وجود
هر سال بسیاری از مسلمانان در سراسر جهان فداکاری بزرگ حسین بن علی (علیه السلام)، قهرمان نبرد کربلا در سال ۶۸۰ پس از میلاد، را در خاطرهها زنده مینمایند. اما در عین حال نباید از این نکته غافل شد که
بامداد روز عاشورا، سید الشهدا (عليه السلام( ياران خويش را كه سى و دو سواره و چهل تن پياده بودند، سازمان داد. “زهير” را بر جناح راست سپاه گماشت و سمت چپ آن را به “حبيب” سپرد و پرچم را
سید مرتضى در کتاب عیون المعجزات از امام جعفر صادق (علیه السلام) روایت می کند که فرمود: اهل کوفه به حضور امیرالمؤمنین امام علی (علیه السلام) آمدند و از نیامدن باران و خشکسالی به آن بزرگوار شکایت کردند و گفتند:
یکی از موضوعات مهمی که در خصوص حرکت امام حسین (علیه السلام) در میان متفکران و حتی مردم عادی بارها و بارها مطرح گردیده و به آن پرداخته شده، این است که آیا امام حسین (علیه السلام) در کربلا شکست
«خورشید به خون نشسته» و آنگاه، حسین (علیه السلام)، دشمن را به مبارزه فرا خواند و در همان حال مى فرمود: ” شهادت از پذیرش ننگ سزاوار تر، و ننگ از ورود در آتش شایسته تر است. “ یکی از
«مرا حقی است بر گردن …» راوی میگوید: خدمت امام کاظم (علیه السلام) رسیدم و عرض کردم: “همسر من و همسر ابن مارد برای شرکت در مجالس عزا از خانه خارج میشوند و من آن دو را نهی میکنم. اما
«در آغوش شمشیرها» نزدیک به پنج دهه بعد از وفات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، مسلمانانى که در مرکز اسلام، یعنى مکه و مدینه، یا در مرکز خلافت، یعنى شام و کوفه، سکونت داشتند، اطاعت و
« قیامی فراگیر» اواخر عمر معاویه بود. او با دسیسههای شیطانی خویش یزید فرزند پلید خود را به ولایتعهدی خویش انتخاب نمود[1] و بدین وسیله، آینده ی تاریکی برای امت اسلامی پایه گذاری گردید. پس از این جریان، امام حسین
«اهل بیت (علیهم السلام) و ماه محرم» “پسرم! به شیعیانم سلام مرا برسان و به آنها بگو: پدرم غریبانه از دنیا رفت؛ پس بر او با ناله بگریید و شهید از دنیا رفت؛ پس بر او اشک بریزید…” )امام حسین
«ارتشی فاتح» عمده قیام ها از دو بخش مبارزه و پیام تشکیل میگردد. مقصود از مبارزه، مجاهدت و جانبازی در راه آرمان مقدس است. مقصود از بخش پیام نیز رساندن و ابلاغ پیام قیام و بیان آرمانها و اهداف آن
«میلاد سرخ» وقتى که هدف انسان، مشخص، متعالى و پرجاذبه باشد و او، سراپا شوق و بى تابى براى رسیدن به آن هدف متعالی باشد، در این صورت، مشکل ترین مشکلات و شکننده ترین ضربهها و بزرگترین سنگ هاى سر
«حرکت به انگیزه هدایت » پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: “هرکس فرمانروای ستمگر و ظالمی را بنگرد که محرمات الهی را حلال شمرده، پیمان خدا را میشکند و با روش پیامبرش مخالفت میورزد و در میان