« عزت به شرط ذلت! »
« عزت به شرط ذلت! » تعادل بین حالات درونی و حرکات بیرونی انسان، موضوعی است که سبب میشود آدمی بتواند ویژگیهای مثبت خود را در مقابل رویدادهای خوب و بد حفظ کند. این تعادل به معنی آن است که
« عزت به شرط ذلت! » تعادل بین حالات درونی و حرکات بیرونی انسان، موضوعی است که سبب میشود آدمی بتواند ویژگیهای مثبت خود را در مقابل رویدادهای خوب و بد حفظ کند. این تعادل به معنی آن است که
«با دوستان محبت، با دشمنان مروت» چگونگی مواجهه با دوستان و شیوه رویارویی با دشمنان، یکی از مهمترین عرصههای سنجش اخلاقی هر فرد است. چرا که همان مقدار که محبت ممکن است آدمی را از مسیر حق به بیراهه بکشاند،
«زبان، شمشیر دو دم» دوره امامت امام سجاد (علیه السلام) هم زمان است با فجایعی که بنی امیه و بنی مروان به نام اسلام رقم زدند. در زمانی که یزیدها خود را خلیفه پس از رسول خدا(صلی الله علیه و
«مکارم خوبان» امام سجاد (علیه السلام) مىفرمود: راه شناخت مسلمان دیندار به چند چیز است: به سخن بیهوده نگفتنش، به جدال نکردنش، به صبر و شکیبائیش و به خوش خلقیش[1]. امام زین العابدین (علیه السلام) در کلیه صفات بارز انسانیت
« آرامش را در چه بجوییم » هر وقت حرف از آرامش میزنیم، لحظاتی را به یاد می آوریم که جزو لحظات شیرین زندگیمان بودهاند. آرامش و آسایش مفاهیمی دارند که همه ما، آنها را دوست داریم و خیلی از
«درد دل با او» دعا و درخواست حوایج از خدا، منحصر به الفاظی نیست که از لسان مبارک پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیهم السلام) بیان شده باشد. لذا انسان در مقام دعا
« دوست یابی » آیا تا به حال برایتان پیش آمده که دغدغهها و مشکلات زندگی آن قدر بر شما سخت گرفته باشند که بخواهید با کسی درد دل کنید؟ آیا تا به حال دوستی صمیمی داشتهاید که باعث قوت
« جلوهای از امامت در آینه صحیفه » در سخنان پیشوایان دین به ویژه امیرالمؤمنین مناسبات امام و امت تحت عنوان حقوق متقابل امت، یا وظایف امام در برابر امت و مسؤولیت مردم در قبال امام مطرح شده است. دعاهای
« سید عابدان، دستگیر پنهانی مستمندان » در ملاکهای بشری و انسانهای معمولی، کسی که دارای حالات فوق العاده در نماز، وضو، دعا، مناجات و حج و… باشد و در سجده هایش صدها و هزارها مرتبه، ذکر خدا را تکرار
« ناشناسی خدمتگزار » کاروانی از مسلمانان آهنگ مکه داشت، پس از رسیدن به مدینه چند روزی توقف و استراحت کرد و سپس از مدینه به مقصد مکه به راه افتاد. بین راه مدینه و مکه، در یکی از منازل،
مغيرةبنشعبه، والی منصوب معاویه در بصره بود. در زمانیکه معاويه برای محکمکردن جانشينی پسرش، يزيد، تلاش میکرد، مغيرةبنشعبه برای تثبيت حکومت خود در بصره همراه با پسرش نزد معاويه در شام رفتند. پسر مغيره میگويد: “شبی پدرم از نزد معاويه
راوی گفت: “به خدا سوگند نديدم مردى را كه فرزندان و اهل بيت و يارانش كشته شدهاند و بار اين همه دردها و رنجها را به دوش كشيدهاست؛ اما اينگونه دليرانه در صحنه نبرد ابراز شجاعت و رشادت كند. تا
شواهد متعددی در گفتار و رفتار امام حسین (علیه السلام) نشان میدهد که ایشان از شهادت خود و اسارت اهلبیت خویش خبر داشت، و با علم به این مطلب با آنان از مدینه حرکت کرد[1] حتی عاقبت این سفر بر
“در جنگ صفّین در لشکر امیرالمؤمنین (علیه السّلام) و در گروه عمّار یاسر[1] بودیم. هنگام ظهر و در شدت گرما، زیر سایۀ پرچم نشسته بودیم. دیدیم مردی صفها را شکافته و جلو میآید تا به ما رسید و گفت: کدامیک
بسیاری از شهدای کربلا به میدان جنگ وارد شده و به پیکار با دشمن پرداختند. یا لااقل توانستند در برابر دشمنان هر چند اندک هم که شده، از خود دفاع نمایند و سپس به شهادت برسند. به عنوان نمونه، عبدالله
“تصمیم حُر یک تصمیم ناگهانی نبوده، بلکه مثل نهالی بوده که سالها جوانه زده و رشد کرده…” (استفان فريدريش شفر) در هر نهضتی علاوه بر رهبران، رهروان و پیروان نیز نقش کلیدی در موفقیتها و شکستها دارند. به همین دلیل
هر سال میلیونها نفر از سرتاسر جهان در چهلمین روز شهادت امام حسین (علیه السلام) به زیارت مزار او در کربلا میشتابند. پس از شهادت امام حسین (علیه السلام)، یکی از تعالیمی که توسط ائمه معصومین (علیهم السلام) مورد تاکید
عاشورا حادثه ای نبود که در یک نیم روز در سال 61 هجری اتفاق بیفتد و از قبل و بعد خود جدا باشد. هم ریشه در حوادث پیشین و تحولات اجتماعی مسلمانان از زمان رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه
امامحسين (علیه السلام) هرگز تحت تأثير خشم و غضب، كاري را انجام نداد و هیچ گاه از ميانهروي و کرامت به قدر چشم برهمزدني فاصله نگرفت. يكي از نمايشهاي حُسن خلق و كَرَم آن حضرت – كه نشان ميدهد آن امامشهيد در
در حادثه كربلا، يكى از رسالتهاى بازماندگان حادثه، افشاگرى عليه دشمن و ضربه زدن به رژيم اموى بود از طريق تبيين آنچه در كربلا گذشت. شايد يكى از دلايلى هم كه سبب شد امام حسين (عليه السلام) در حركت خويش