پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: “هرکس فرمانروای ستمگر و ظالمی را بنگرد که محرمات الهی را حلال شمرده، پیمان خدا را میشکند و با روش پیامبرش مخالفت میورزد و در میان مردم با تعدی و تجاوز رفتار میکند و با این همه، با سخن و عمل خود او را از اعمال ناروای خویش باز ندارند، مثل همان ستمگر مستحق عذاب الهی خواهد بود.”1
امام حسین (علیه السلام) با یادآوری این سخنان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، حرّ و سپاه او را مورد خطاب قرار داده و آنان را از عاقبت شومی که در انتظارشان بود، آگاه کرد و سپس خطاب به آنها فرمود:
“ای مردم، آگاه باشید که اینها تن به اطاعت شیطان در داده، از بندگی خدا سر باز زده اند. اینان مفاسد و تبهکاری ها را رواج بخشیده، حدود و کیفر اسلامی را در مورد تبهکاران تعطیل نموده اند. اینها بیت المال و اموال عمومی را به خود اختصاص داده، حرام خدا را حلال شمرده، حلال الهی را حرام کرده اند و اینگونه عناصر فاسد و آلوده، هرگز شایسته حکومت و زمامداری مسلمانان نیستند …
ای مردم، شما به من نامهها نوشتید که به سوی شما بیایم و وعده دادید که دست از یاری من بر ندارید و پیمان شکنی نکنید. اینک که من به سرزمین شما آمده ام، اگر به عهد خود وفا کنید و مرا تنها نگذارید، به هدایت حقیقی میرسید. زیرا من حسین بن علی فرزند فاطمه دختر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) هستم. من خود در میان شما و خانواده من همراه خانواده شما، در غم و شادی و رنج و زحمت شریک خواهیم بود.
ولی اگر پیمان شکنی و نقض بیعت کنید به جانم سوگند که این نخستین بار نیست که چنین ننگی را مرتکب میشوید، زیرا شما با پدر و برادرم و پسر عمویم مسلم بن عقیل نیز چنین بی وفایی کردید .. شما با این سستی و ترس، خود را بدبخت کردید و بهره خود را ضایع نمودید. هر کس پیمان خود را بشکند چوب بد قولی و پیمان شکنی خود را میخورد.”2
امام حسین (علیه السلام) با این سخنان، انگیزه اصلی قیام خود را که جنبه اعتقادی ـ اجتماعی داشت، بیان کرد و نشان داد که جنبه اصلی این قیام به خاطر مردم و هدایت آنهاست و این خانواده از جانب خدا برای این امر برگزیده شده اند. لذا آن حضرت در قسمت دیگری از سخنان خود در این رابطه فرمود:
“انگیزه نهضت و انقلاب من، هوی و هوس و تمایلات بشری نیست؛ هدف من فساد و ستمگری نیست؛ بلکه هدف من اصلاح اوضاع نابسامان امت جدم میباشد. هدف من امر به معروف و نهی از منکر است … هرکس دعوت من را بپاس احترام حق پذیرفت، راه سعادت را انتخاب کرده است؛ چون خدا همیشه پشتیبان حق است و هر کس نپذیرفت شکیبایی اختیار خواهم کرد تا خداوند میان من و این قوم به حقیقت داوری کند؛ زیرا او بهترین داور است.”3
« برگرفته از کتاب “ارزیابی انقلاب حسین از دیدگاهی جدید”، تالیف محمد مهدی شمس الدین، ترجمه مهدی پیشوایی »
پاورقی ها:
- 1- قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): “من رأى سلطانا جائرا مستحلا لحرم الله ناکثا لعهد الله مخالفا لسنه رسول الله یعمل فی عباد الله بالاثم والعدوان فلم یغیر علیه بفعل ولا قول کان حقا على الله إن یدخله مدخله” (تاریخ طبری، جلد 4، صفحه 304)
- 2- تاریخ طبری، جلد 4، صفحه 305- 304
- 3- مناقب ابن شهر آشوب، جلد 3، صفحه 241
مطالب مرتبط
آخرین ها
«سلامت دل»
«سلام بر من؛ روزى که به دنیا آمدم و روزى که مى میرم و روزى که زنده مبعوث مى شوم.» امام رضا (علیه […]- این گونه یتیم شدیم …همان گونه که نشسته بودم، خواب چشمانم را ربود، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را دیدم، پس گفتم […]
«زیارتی این چنین… »
“هر کس او (معصومه (علیها السلام)) را با معرفت به حق او زیارت کند، پاداش او بهشت است.” […]«غم خوار مردم»
نرخ گندم و نان، روز به روز در مدینه بالا مى رفت. نگرانى و وحشت بر همه مردم چیره شده بود. آن کس که […]«سربازی بیدفاع»
بسیاری از شهدای کربلا به میدان جنگ وارد شده و به پیکار با دشمن پرداختند. یا لااقل توانستند در برابر […]