« تکیه گاهی برای زندگی »

  1. Home
  2. »
  3. امام محمد بن علی الجواد (علیه السلام)
  4. »
  5. « تکیه گاهی برای زندگی »

باسمه تعالی

ما انسانها بر حسب فطرت خویش، بدون تکیه گاه نمی‌توانیم زندگی کنیم. خلقت انسان این چنین است که هر کس به دنبال تکیه گاهی می‌گردد تا به آن اتّکا کند. اما به طور کلی، انسانها بر اساس آن چیزی که در زندگی به آن تکیه می‌کنند، به چهار دسته تقسیم می‌شوند. طبقه ی اوّل، یعنی همان طبقه ی پایین بشریّت، نقطه ی اتّکایشان مال و ثروت است؛ تکیه گاهشان اندوخته های مالی است.

گروه دوم، نسبت به طبقه ی اوّل در مرتبه ی بالاتری قرار دارند. این گروه نقطه ی اتّکایشان مال و ثروت نیست؛ مقام و منصب است. این هم تکیه گاه طبقه ی دوم است که در دنیا به طور وضوح قابل مشاهده است.

طبقه ی سوم، افراد بالاتری در میان انسانها هستند. این طبقه از مال و منال گذشته اند؛ از جاه، مقام، منصب، ریاست، سلطنت و حکومت فارغ شده اند و آنها را برای اهل دنیا گذاشته اند؛ رسیده اند به مرتبه ی اعتماد به نفس. تکیه گاه اینها قدرت نفسانی آنهاست. این، رتبه ی بزرگان بشریّت است. آنهایی که به مقامات بالاتر رسیده اند، دنبال این هستند که قدرت نهفته ی نفس را استخراج کرده، به آن اعتماد کنند. این قدرت اگر استخراج بشود، خارق العاده خواهد بود؛ چرا که اگر فکر و اراده ی انسان طبق روال صحیح تربیت شود، قدرتش به حدّی است که می‌تواند بزرگترین قدرت ها را متوقّف کند. لذا نخبگان بشریّت دنبال اتّکای به نفس، یعنی بهره برداری از قدرت فکری و سیطره ی ارادی خویش، هستند.

قدرت نفس فوق العاده عجیب است؛ امّا این قدرت محدود است و به هر حال، اندازه ای دارد. اما نهایت و منتهای کمال که مافوق آن تصوّر نمی‌شود، این است که این قدرت نفسانی به قدرتی متّصل شود که انتها ندارد و از ازل تا ابد، همه چیز را تحت تأثیر قرار داده است. وقتی کار به این جا رسید، بشریّت به ثمر می‌رسد.

در همین راستاست که امام جواد الائمه (علیه السلام) در کلامی زیبا، پرده از روی این حقائق بر می‌دارد. این کلام امام نهم که در لفظ؛ در اوج لطافت، فصاحت و بلاغت قرار دارد، گوهری را به ودیعت گذاشته که سرّ خلقت انسان و رمز سعادت و شقاوت انسانیّت در آن بیان شده است.

محمّد بن علی بن موسی الرّضا، امام جواد (علیه السلام)، فرموده است: “اعتماد به خدا، قیمت هر متاع گران قدر و نردبان ترقی برای وصول به هر مقام بلندی است[1].”

براستی آن حضرت با بیان خویش قلم بر تمام عالم و آدم کشیده است. آنها که نقطه ی اتّکایشان مال است، اصلاً داخل حساب نیستند. آنهایی را که نقطه ی اتّکایشان سلطنت، حکومت و ریاست است، اصلاً طرف اعتنا قرار نداده است.

آنهایی که همچون ارسطوها، افلاطون ها و تمام رجال حکمت نظری و عملی، تکیه گاهشان قدرت نفس و اراده است، مبهوت این جمله اند که: ای بشر، تو فطرتت این است که دنبال گوهر گرانبها می‌گردی؛ هر گوهری گرانبهاتر است، برایت با ارزش تر است. این یک رمز فطرت توست. رمز دیگر خلقت تو این است که بلندی طلب و برتری جو هستی. این علوّ و بلندی طلبی، خاصیّت فطری انسان است.

این دو گمشده کجا پیدا می‌شود؟ کجا این دو خواسته ی فطرت انسانی را باید جستجو کرد؟ اعتماد به مال است؟ این که باطل شد. اعتماد به مقام است؟ این هم باطل شد. اعتماد به قدرت نفس است؟ آن هم به علت محدودیّت باطل شد. این گمشده، همان نقطه چهارم اتّکای بشر است؛ یعنی اعتماد و تکیه زدن برخدا.

«برگرفته از سخنرانی آیت الله العظمی وحید خراسانی، (با اندکی تصرف)[2]»


پاورقی ها:

[1] (اعلام الدین، صفحه ی 309)

[2] این سخنرانی در سال 1385، به مناسبت شهادت امام جواد (علیه السلام) ایراد گردیده است