اگر چه در طی سالیان اخیر بارها دیده ایم و شنیده ایم که اولیاء الهی، به خصوص وجود مقدس پیامبر مهربانیها، حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) مورد توهین و تمسخر افراد جاهل و یا مغرض واقع شده اند، اما شاید جلب باشد که بدانیم بر اساس نظر قرآن کریم و حتی کتاب مقدس یهودیان و مسیحیان، توهین به انبیاء الهی سابقه ای دیرینه دارد.

به عنوان نمونه، در عهد قدیم، کتاب دوم تواریخ آمده است: ” خداوند، خدای اجدادشان، انبیای خود را یکی پس از دیگری فرستاد تا به ایشان اخطار نمایند، زیرا بر قوم و خانه خود شفقت داشت؛ ولی آنها انبیای خدا را مسخره کرده، به پیام آنها گوش ندادند و به ایشان اهانت نمودند.”1

و یا در کتاب مقدس، عهد جدید در خصوص تمسخر و اهانت به حضرت عیسی (علیه السلام) آمده است: ” و کسانی که عیسی را گرفته بودند، او را تازیانه زده، استهزا نمودند؛ و چشمان او را بسته طپانچه بر رویش زدند و از وی سؤال کرده، گفتند، نبوّت کن! که تو را زده است؟ و بسیار کفر دیگر به وی گفتند.”2

قرآن کریم نیز به عنوان دلدارى پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و مؤمنان در برابر مشکلاتى که در دعوت خود با آن مواجه بودند، در آیات متعدد اشاره به زندگى انبیاى پیشین و گرفتاریهاى آنها در مقابل اقوام گمراه و متعصب مى‏کند و می فرماید:” ما پیش از تو در میان امتهاى نخستین نیز پیامبرانى فرستادیم، ولى آنها (چنان لجوج و سرسخت بودند که) هر پیامبرى به سراغشان مى‏آمد، او را به باد استهزاء مى‏گرفتند.”3

بر اساس آیات قرآن کریم، این استهزاء و مسخره  کردن برخاسته از انگیزه های مختلفی بود:

1- براى شکستن ابهت پیامبران و متفرق ساختن افراد حق جو و حق طلب از گرد آنان.

2- به دلیل ضعف و ناتوانی افراد در مقابل منطق نیرومند رسولان الهى. در حقیقت این افراد چون نمى‏توانستند پاسخى به دلائل منطقی انبیاء الهی بدهند، به استهزاء یعنى حربه نادانهاى بى منطق، متوسل مى‏شدند.

3- براى اینکه پیامبران سنت‏شکن بودند و با وضع نابسامان محیط به مبارزه برمى‏خاستند؛ اما جاهلان متعصب که این سنتهاى غلط را جاودانى و ابدى مى‏پنداشتند، چاره ای جز مقاومت در برابر این اصلاح نمی دیدند و به استهزاء آن برمى‏خاستند.

4- براى اینکه سرپوشى بر وجدان خفته خود بگذارد که مبادا بیدار شود و تعهد و مسئولیت بیافرینند. در حقیقت قبول دعوت پیامبران آنها را در برابر شهوات و تمایلات نفسانی محدود مى‏ساخت و براى آنها وظائف و مسئولیتهایى ایجاب مى‏کرد. از این رو، به استهزاء برمى‏خاستند تا خود را از این وظائف آسوده کنند!

5- براى اینکه بسیارى از پیامبران دستشان از مال دنیا تهى و زندگانیشان بسیار ساده بود. نابخردان که شخصیت را بر اثر کوردلى در لباس نو، مرکب زیبا و زندگانى مجلل مى‏دانستند، تعجب مى‏کردند که آیا یک انسان فقیر و تهیدست ممکن است رهبر و راهنماى این همه جمعیت که شامل افراد ثروتمند و مرفه نیز می گردید، شود؟! لذا به دنبال آن به استهزاء برمى‏خاستند.

اما علیرغم توهین ها و تمسخرها، خداوند باز نیز کلام و حجت خویش را به سوی کافران فرو می فرستد تا حجت الهی بر آنان تمام شود و راه آنان برای عذر آوردن بسته گردد. لذا قرآن کریم مى‏فرماید: آرى! “ما این چنین آیات قرآن را به دلهاى این مجرمان مى‏فرستیم، اما (با این همه تبلیغ و تاکید و بیان منطقى و ارائه معجزات، باز هم این متعصبان استهزاء کننده) به آن ایمان نمى‏آورند. ولى این منحصر به آنها نیست، پیش از آنها سنت اقوام اولین نیز چنین بود.” 4

در این میان عکس العمل این گونه افراد که ابزار توهین و تمسخر را در مواجهه با حقیقت برگزیدند، چیزی جز لجاجت و دشمنی نبوده و نیست. قرآن کریم، غوطه‏ور شدن این افراد در شهوات و اصرار و لجاجت آنها در باطل را تا بدانجا می داند، که حتی اگر آیات الهی را به وضوح در برابر چشمان خویش ببینند، به جای پذیرش، به چشمان خویش به دیده تردید می نگرند.5

این جاى تعجب نیست که انسان به چنین مرحله‏اى از عناد و لجاج برسد؛ چرا که روح پاک و فطرت دست نخورده انسان که قادر به درک حقائق و مشاهده چهره اصلى واقعیات است، بر اثر گناه و جهل و دشمنى با حق تدریجا به تاریکى مى‏گراید. البته در مراحل نخستین پاک کردن این تاریکی کاملا امکان پذیر است؛ اما اگر این حالت در درون انسان رسوخ کند و به صورت” ملکه” در آید، دیگر به آسانى نمى‏توان آن را شست. در این جاست که چهره حق در نظر انسان دگرگون مى‏شود تا آنجا که محکمترین دلائل عقلى و روشن ترین دلائل حسى نیز در دل او اثر نمى‏گذارد و سر انجام کار او به انکار معقولات و محسوسات منتهی می شود.

بنابر این موضع‏ گیریهاى طرفداران باطل در برابر پیامبران و طرح نقشه‏هاى همه جانبه براى تحمیق مردم و پراکندن آنها از اطراف مردان الهى نه چیز تازه‏اى است و نه منحصر به زمان و مکان خاصى بوده است. بلکه همانگونه که از آیات قرآن کریم استفاده مى‏شود، از قدیم الایام و دورترین زمانها، این توطئه‏ها در میان اقوام گمراه وجود داشته است. به همین دلیل هرگز نباید از آن وحشت کرد و یا نومیدى و یاس به خود راه داد و از انبوه مشکلاتى که به دست دشمنان فراهم مى‏شود، هراسید. این یک دلدارى مؤثر براى همه رهروان راه حق است.

اگر تصور کنیم در زمان یا مکانى مى‏توانیم دعوت حق را گسترش دهیم و پرچم عدل و داد را برافرازیم، بى‏آنکه با عکس العمل منفى دشمنان لجوج و مخالفان سرسخت مواجه باشیم، سخت اشتباه کرده‏ایم. پیامبران الهى و در رأس آنان وجود مقدس پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و همه پیروان راستین آنها از این مخالفت ها هرگز مایوس نشدند و با قدرت راه مستقیم خویش را پیمودند. ما نیز نباید مایوس گردیم، بلکه باید ایمان خویش را با تکیه بر برهان و منطق تعمیق نماییم و بر استواری خود بیفزائیم و مطابق با توان و وظیفه خویش، به دفاع از حقیقت به پا خیزیم.

 (برگرفته از کتاب ” تفسیر نمونه “، تألیف: ” آیت الله مکارم شیرازی” (همراه با تلخیص و اضافات))

سایت رشد، همگام با موحدان و آزادگان جهان،

توهین و اهانت به ساحت مقدس انبیاء و اولیاء الهی، به خصوص وجود مقدس

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)

را به شدت محکوم نموده و مراتب ارادت خویش را به ساحت منور آن حضرت اعلام می دارد.

در این راستا به زودی صفحه ای مستقل با موضوع “محکومیت اهانت به ساحت مقدس اولیاء الهی” بر روی سایت راه اندازی خواهد گردید.

پاورقی ها:

  1. 1- عهد قدیم، کتاب دوم تواریخ، فصل 36، فراز 16- 15
  2. 2- عهد جدید، انجیل لوقا، فصل 22، فراز 65-63
  3. 3- سوره حجر، آیات 10 و 11
  4. 4- سوره حجر، آیات 12 و 13
  5. 5- سوره حجر، آیه 15